در این مطلب درباره وکیل قانون استفساریه توضیح داده شده است. درصورت نیاز به 1 با ما تماس حاصل فرمایید.
ماده واحده – آیا منظور از عبارت (اهانت، توهین و یا هتک حرمت) مندرج در مقررات جزائی از جمله مواد (۵۱۳) (۵۱۴) (۶۰۸) و (۶۰۹) قانون مجازات اسلامی و بندهای (۷) و (۸) ماده (۶) و مواد (۲۶) و (۲۷) قانون مطبوعات عبارت است از بکار بردن الفاظی که دلالت صریح بر فحاشی و سلب و لعن دارد یا خیر؟
و در صورت عدم صراحت مطلب و انکار متهم بر قصد اهانت و هتک حرمت آیا موضوع از مصادیق مواد مورد ذکر می باشد یا خیر؟

نظر مجلس: از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین و … عبارت است از بکار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که با لحاظ عرفيات جامعه با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمی گردد.
از آنجائی که قسمت اخیر قانون استفساریه فوق مشکل ابهامات موجود را حل ننموده لذا اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضائیه نظری به شرح ذیل صادر نموده است:
نظریه شماره ۱۲۶۶/۷ مورخ ۲۹/۲/۱۳۸۰
به نظر می رسد عبارت ( با عدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمی گردد)صرفا ناظر به صدر نظریه مجلس یعنی توهین باشد نه اینکه توهین عملی هم بایستی همراه با توهین لفظی باشد، به طوری که با عدم ظهور الفاظ، توهین عملی محقق نخواهد شد.
از قانون استفساریه فوق این گونه استنباط می گردد:
الف – بکار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر در توهین باشد.
لذا چنانچه لفظی که بکار برده شده صراحتا و یا از باب ظهور در معنا، توهین به حساب نیاید مشمول مقررات راجع به اهانت نخواهد بود. از قبیل نحوه سلام کردن بعضی از افراد که به جای سلام علیکم می گویند: سام علیکم یا سام علیک یا سام نلیک و آنان بر حسب عادت و تکرار و بدون قصد توهین به مخاطب بدین گونه سلام می کنند.
فرد شایع این موارد را می توان کارگران، مکانيک ها، تعمیرکاران و یا حتی بعضی از بی سوادان عنوان نمود که غالبا بدون در نظر گرفتن شأن و مقام مخاطب، این رفتار را از خود نشان میدهند.
یا اینکه اکثر قریب به اتفاق تعمیرکاران خودرو، زمانی که برای تعمیر خودرو به آنان مراجعه مینمائیم در نحوه بیان، خرابی قطعات خودرو را به صاحب خودرو نسبت می دهند. مثلا می گویند: صفحه کلاجت تموم شده، جلوبندیت باید کاملا عوض بشه، چرخت پنچره، لاستیک سائی داری و … در حالی که منظور و مراد آنان خودرو است نه صاحب خودرو.
ب – ارتکاب اعمال یا انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه توهین تلقی گردد.
در این خصوص هم قبلا به مواردی اشاره شد و از باب یادآوری عنوان میشود که معنا و مفهوم برخی حرکات و اعمال را می بایستی با نظر عرف محلی در نظر گرفت و از این رو شناخت عرفیات محلی و بومی به قاضی این امکان را میدهد که در مقام قضاوت منحرف نشود.
به طور مثال در یکی از شهرها، غرغر کردن به معنای هاپ هاپ کردن سگ تعبیر می شود و با کسی که این لفظ را در مورد دیگری بکار برد به شدت برخورد می شود.
یا در برخی شهرها بی چادری برای خانم ها به منزله بی حجابی تعبیر می شود.
ج – شرایط زمانی و مکانی.
پیشتر نیز اشاره شد که چنانچه کسی در ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام رفتار یا حرکتی از او سر بزند که در نظر عزاداران توهین تلقی گردد و یا اینکه در جلسه رسمی اداری دائمأ با تلفن همراه با دیگران تماس بگیرد. (به استثناء موارد ضروری که با وی تماس . گرفته می شود)
مواردی را که شرایط زمان و مکان، تعیین کننده وضعیت و چگونگی تصمیم و قضاوت راجع به آنهاست متعدد هستند و بالطبع دو مورد اخیرالذكر از باب مثال بیان شده لیکن همین هم محل بحث است که آیا کلیه مواردی را که شرائط زمان و مکان حاکم بر آن است – با در نظر گرفتن طرز تلقی عرفی از مفهوم رفتاری که صورت گرفته – را می توان مشمول احکام راجع به توهین دانست یا خیر؟
به نظر می رسد با توجه به لزوم رعایت تفسیر مضیق در احکام جزائی، ضرورت دارد که فعل ارتکابی را با احکام قانونی موجود مطابقت داده و چنانچه حکم صریحی در این خصوص یافت نشود، تفسیر به رأی صورت نگیرد.
د – موقعیت اشخاص
این قسمت از بحث جای تأمل و تدقیق بیشتری دارد و لازم است موقعیت سنی – شأن اجتماعی – موقعیت اداری – حق استاد و دانشجو (یا معلم شاگردی)کسی که مشکل قابل توجهی را از دیگری بدون هیچ گونه چشم داشتی برطرف نموده – بزرگان و علمای دین – والدین و فرزندان – زوجین نسبت به یکدیگر – ریش سفیدان و بزرگان فامیل و … به درستی بررسی و مورد نظر واقع گردد.
ه – با عدم ظهور الفاظ، توهین تلقی نمی گردد.
قید آخر نظریه مجلس حکایت از این دارد که حرکاتی و یا اعمالی که به نظر توهین آمیز هستند می بایست توأم با ظهور الفاظ توهین باشد و در غیر این صورت توهین تلقی نمی گردد.

نظر مقنن در استفساریه مورد بحث دال بر فعل است و نه ترک فعلی که از لحاظ عرفی توهین آمیز باشد. البته باید توجه داشت که تمامی موارد قانونی که فوقا راجع به توهین به آنها اشاره شد همگی توهین ناشی از فعل هستند نه ترک فعل، فلذا بر همین اساس، نیز استفساریه مخدوش و اشتباه به نظر نمی رسد، لیكن از آنجائی که در متن استفساریه اشاره به لحاظ عرفيات جامعه شده است جای داشت که ترک فعل هم از نظر دور نمی ماند و برای آن جایگاهی در نظر گرفته می شد.
اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضاییه نیز در باب توهین یا اهانت و … نظریاتی دارد که چه بسا از لایه های پنهان تفسیر قضایی رفع ابهام نموده و تکلیف قاضی را روشن نموده است. از جمله این موارد می توان به نمونه های ذیل اشاره نمود:
نظریه شماره ۳۴۷۲/۷ مورخ ۱۶/۸/۱۳۷۷
اهانت ، امر عرفی و تشخیص آن با قاضی رسیدگی کننده به پرونده است، مع ذلک اضافه می شود که در اهانت، قصد هم لازم است یعنی اهانت کننده باید قصد اهانت داشته باشد ولی اگر قصد اهانت نداشته باشد، سخن یا عمل او اهانت نخواهد بود.
نظریه شماره ۶۴۲۸/۷ مورخ ۲۶/۹/۱۳۷۶
صرف اظهار شخصی که بگوید شما سفارش گرفته اید تا عليه من اقدام کنید ( خطاب به قاضی)اهانت محسوب نمی شود.
نظریه شماره ۴۶۳۶/۷ مورخ ۳/۷/۱۳۷۸
قید کلمه توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک … تمثیلی است و منحصر به توهین لفظی نمی باشد.
نظریه شماره ۷۳۰۰/۷ مورخ ۱۴/۱۰/۱۳۷۷
اطلاق ارتکاب جرم توهین به فاعل مستلزم أحراز قصد اوست و در ماده ۶۰۸ ق.م.ا هم برای فعل مادی این جرم بکار بردن الفاظ رکیک و فحاشی مثال زده شده است، لذا ایراد ضرب ساده بینشان را نمی توان با این جرم یکی دانست مگر اینکه عرفا توهین محسوب شود قصد اهانت هم أحراز شده باشد.
نظریه شماره ۲۲۱/۷ مورخ ۲۶/۱/۱۳۸۲
تفاوت تهدید با توهین و اهانت:
تهدید و اهانت جرائم جداگانه هستند و نمی توان هر نوع تهدید را اهانت تلقی کرد اگر چه ممکن است تهدید با اهانت توأم باشد یا بالعکس.
در ارتباط با صلاحیت رسیدگی به جرم فحاشی نیز این سئوال مطرح شده که، آیا دادسرا صلاحیت دارد که به بزه فحاشی رسیدگی نماید یا اینکه باید در دادگاه مطرح شود؟
اداره حقوقی طی شماره ۶۳۶۲/۷ مورخ ۲/۱۲/۱۳۶۲ بدین شرح اعلام نظر نموده است:
(( بزه فحاشی حسب ماده ۸۶ قانون تعزیرات از جرائم تعزیری است و رسیدگی به آن به صراحت ماده ۲۱۷ قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی کیفری با دادگاه کیفری ۲ می باشد. دادسرای عمومی طبق مقررات در معیت دادگاه های کیفری او ۲ تشکیل شده و رسیدگی به جرائم داخل در صلاحیت این دادگاه ها در مواردی که قانونا احتیاج دارد با دادسرای عمومی است. لذا در مورد بزه فحاشی نیز دادسرا صلاحیت رسیدگی دارد و حسب مقررات ماده ۲۱۹ قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی کیفری، دادگاه کیفری ۲ می تواند رأسا هم به آن رسیدگی نماید.))

مجازات توهین:
1- توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد.
ماده ۶۰۸ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بدین قرار است:
( (توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.))
در این ماده، فحاشی و استعمال الفاظ رکیک به عنوان مصادیق توهین بیان شده است و سپس اضافه شده: چنانچه موجب حد قذف نباشد.
پیشتر نیز گفته شد که واژه توهین یک عنوان کلی است و میتواند مصادیق زیادی داشته باشد و در عین حال فحاشی و الفاظ رکیک هم همین وضعیت را دارند.
همچنین با توجه به معانی و مفاهیمی که از این عناوین و عبارات کلی استنباط می گردد، دیده می شود که شدت توهین به مراتب ضعیف تر از فحاشی و الفاظ رکیک است و به عبارت دیگر، میزان تحریک کنندگی و واکنشی که نسبت به فحاشی و الفاظ رکیک صورت می گیرد، بیش از تحریک کنندگی نسبت به توهین است.
البته فراموش نکرده ایم که جایگاه اخلاقی و شخصیت و شأن اجتماعی افراد نقش تعیین کننده ای در میزان تحریک پذیری و چگونگی واکنش آنان نسبت توهین و فحاشی و الفاظ رکیک دارد، لیکن چون فعلا در حال بررسی عمومات بحث هستیم از آن فرض صرف نظر می کنیم که موجب تطویل کلام و انحراف بحث نشود.
هنگامی که می گوییم؛ از قبیل فلان و فلان، مفهوم آن این است که قصد از بیان تمامی شقوق و مصادیق را نداریم و به عبارتی مصادیق فلان و فلان را از باب مثال و برای درک بیشتر مطلب عنوان نموده ایم و اصلا قصد تحدید به همین موارد را نداریم، لذا از آنجائی که در ماده ۶۰۸ مورد بحث، گفته می شود؛ توهین به افراد از قبیل فحاشی و الفاظ رکیک، از نظر تفسیر حقوقی، این معنا را خواهد داشت که اولا فحاشی و الفاظ رکیک از زیر مجموعه های توهین هستند و ثانیا سایر هتک حرمتها هم در نظر است و آنها هم زیر مجموعه های توهین هستند.
حال هر چند تمامی این موارد را از نظر عرفی می توان توهین تلقی کرد لیکن اصلح بود که در متن قانون، تفکیک بایسته تری که به معانی و مفاهیم و مصادیق آنها نزدیک تر باشد صورت می گرفت و بر این اساس صورت و وضعیت حقوقی تری از هتک حرمت اشخاص بدست داده می شد.
در عین حال تذکر این نکته هم لازم است که توهین از جمله جرائم مطلق است و نیازی به تحقق نتیجه یعنی اذیت و آزار مخاطب ندارد.
لازم به ذکر است در صورت نیاز به 1 می توانید در کمترین زمان از طریق راه های موجود با 1 و 1 دفتر حقوقی تهران وکیل ارتباط حاصل نمایید.
برای دریافت 1 توسط 1 به صفحه فوق مراجعه نمایید یا با کارشناسان 1 ما در ارتباط باشید.
جدول خلاصه: وکیل قانون استفساریه
موضوع | توضیح | اهمیت برای وکیل |
---|---|---|
تعریف استفساریه | درخواست رسمی برای تفسیر قانونی مبهم یا پیچیده. | آشنایی با مراحل قانونی و ارائه مشاوره دقیق. |
نقش وکیل در استفساریه | تهیه و تنظیم درخواست، پیگیری مراحل قانونی، ارائه مشاوره حقوقی. | تسلط به قوانین و رویههای مربوطه و دفاع از موکل. |
مراحل قانونی استفساریه | ارائه درخواست، بررسی توسط مرجع ذیصلاح، صدور پاسخ. | شناخت دقیق این مراحل برای سرعت بخشیدن به روند. |
انواع استفساریه | استفساریههای قضایی، اداری و … | شناخت نوع استفساریه برای انتخاب استراتژی مناسب. |
مزایای استفاده از وکیل | افزایش شانس موفقیت، کاهش زمان و هزینه، ارائه مشاوره تخصصی. | ارائه خدمات حقوقی با کیفیت و تضمین حقوق موکل. |
پرسش و پاسخ متداول
سوال: استفساریه چیست و چه زمانی به وکیل متخصص در قانون استفساریه نیاز است؟
استفساریه درخواست رسمی برای تفسیر یک قانون مبهم یا پیچیده است. به وکیل متخصص در این زمینه زمانی نیاز است که قانون مربوطه مبهم باشد، یا تفسیر آن پیچیده و نیازمند تخصص حقوقی باشد، یا موکل در پیگیری مراحل قانونی دچار مشکل شود.
سوال: وکیل قانون استفساریه چه خدماتی ارائه میدهد؟
وکیل متخصص در قانون استفساریه، خدمات حقوقی از جمله تهیه و تنظیم درخواست استفساریه، پیگیری مراحل قانونی، ارائه مشاوره حقوقی در مورد تفسیر قانون مربوطه و دفاع از حقوق موکل را ارائه میدهد.
سوال: چه مدارکی برای ارائه استفساریه به وکیل نیاز است؟
مدارک مورد نیاز برای ارائه استفساریه به وکیل، بسته به نوع استفساریه و موضوع آن متفاوت است، اما به طور کلی شامل اسناد مرتبط با موضوع استفساریه، قوانین و مقررات مرتبط و سایر اسناد و مدارک پشتیبان میباشد. بهتر است با وکیل خود در این زمینه مشورت کنید.
سوال: هزینه های مربوط به استفاده از خدمات وکیل قانون استفساریه چقدر است؟
هزینه های وکالت در این زمینه به عوامل مختلفی از جمله پیچیدگی پرونده، زمان صرف شده و تخصص وکیل بستگی دارد. بهتر است پیش از شروع کار، با وکیل خود در مورد هزینهها صحبت کنید.
نتیجه گیری و سخن نهایی
استفاده از خدمات یک وکیل متخصص در قانون استفساریه، برای تضمین حقوق و موفقیت در پیگیری درخواست استفساریه، امری حیاتی است. آشنایی وکیل با پیچیدگیهای قانونی و رویههای اداری مرتبط، شانس موفقیت را افزایش داده و زمان و هزینههای مرتبط را کاهش میدهد. بنابراین، در صورت نیاز به تفسیر قوانین مبهم یا پیچیده، مشاوره با یک وکیل متخصص در این زمینه، گامی مهم و ضروری در جهت حصول نتیجه مطلوب میباشد.
بدون دیدگاه