کوتاهیهای پزشک منجر به فوت بیمار و یا در مواردی سبب ناقص شدن بیمار میشود. گاهی کوتاهی پزشک باعث به وجود آمدن مشکلات عدیدهای میشود که در مواردی جبران ناپذیر میباشد. شکایت از پزشک به دلیل قصور پزشکی که منجر به فوت بیمار شده است، نیز یکی از موارد شایع پروندههای کیفری میباشد.
به عنوان نمونه پزشک جراح و متخصص زمان عمل جراحی توده مغزی متوجه میشود که توده بدخیم بوده و در قسمتی از مغز و سیستم اعصاب و روان ریشه رشد کرده و دست زدن به آن سبب نابهسامان شدن اوضاع و وخیم شدن حال بیمار میشود. در این فرضیه باید از ادامه جراحی خودداری کند و بهترین تصمیم را در نظر داشته باشد و حالا تصور کنید با توجه بروز و نمایان شده هم چنین شرایط و موقعیتی، پزشک جراح به جراحی و عمل توده ادامه میدهد. بیمار فوت میکند و خانواده بیمار و بستگان آن، از او شکایت میکنند.
نظریه پزشکی قانونی و کمیسیون نظام پزشکی با بررسی علت کامل وقوع ارث بیماری فوت و عملکرد پزشک، قصور پزشکی را نمایان میکند و قطعیت مسئله را تشخیص میدهند. در موارد و در چنین مسئلههایی عنوان قصور و کوتاهی و عدم مهارت پزشکی منجر به فوت بیمار یا ناقص شدن وی میشود.
به طور کامل یک وکیل پایه یک دادگستری به تنهایی و بدون مشورت با سایر وکلا نمیتواند که در همه حوزههای حقوقی و جرائم پزشکی فعالیت کند و یا هنر نمایی کند و راهنمایی تخصصی در زمینه جرم وقوع شده است. به تمامی موکلان خود ارائه بدهد. بنابراین در یک موسسه حقوقی جمعی از وکلا حاضر هستند و هرکدام به صورت تخصصی و همچنین گاه به صورت گروهی و دسته جمعی در مواردی شکلهای مختلف به کارشناسی مسائل و مشکلات میپردازند.
مصادیق و نمونههای جرایم پزشکی و قصور پزشک، بر اساس ماده ۳۲۲ قانون مجازات اسلامی در مورد خسارات و عدم توانایی پزشک که ممکن است از عدم مهارت یا اشتباه پزشک به بیمار آسیب برساند و به معنای آن نیست که مسئولیت کیفری پزشک منتفی و غیر و قابل بخشش باشد. به مانند آن است که اگر پزشکی قبل از عمل و یا هر معالجهای از بیمار امضاء رضایت خانواده بیمار گرفته شود ولی احتیاط لازم را به کار نبرده و کار خود را به درستی انجام نمیدهد، پزشک و بیمارستان مسئولیت کیفری دارند و اعمال وی قابل تعقیب کیفری و دادگاههای پزشکی میباشد.
افشاء و آشکار کردن اسرار بیمار توسط پزشک جرم محسوب میشود و خانواده بیمار یا خود بیمار حق پیگیری این جرائم را دارد. بر اساس ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی با این موارد برخورد میکنند.
صدورگواهی خلاف واقع یعنی بر اساس بیماری که اتفاق افتاده گواهی دیگری صادر شود یا گواهی برای بیماری که رخ نداده، توسط پزشک صادر شود و این کار جرم کیفری محسوب میشود که این امر شامل همه مسولان و صاحبان تخصص میباشد.
جنایت و کوتاهی و عدم مهارت در عمل جراحی مانند اینکه پزشکی در حین جراحی کلیه، یا اندامهای دیگر را بدون دلیل از بدن بیمار را بیرون آورد. برخی از پزشکان صرفاً جهت منافع شخصی و گرفتن پول بدون دلیل اعضای بدم بیمار را جراحی میکنند و در ازای گرفتن پول این کار را غیر قانونی انجام میدهند که این کار سبب پیگیری جرم کیفری میباشد. کلاهبرداری در پزشکی، مانند تبلیغات پزشکی یا دارویی به منظور فریب دادن مردم و سو استفادههای غیر قانونی از پول مردم میشود.
مطابق ماده ۱۲ قانون، اگر هر پزشکی از نسخه رمز استفاده کند؛ مجرم شناخته میشود و منظور از نسخه رمز، نسخهای میباشد که به صورت کد و رمزی میان یک پزشک و یک داروخانه خاص در حال رد و بدل کردن بوده؛ در واقع پزشک و داروخانه با یک دیگر قرار دارند تا بیماران را به یک دیگر ارجاع دهند و از این بابت سود ببرند و اگر آن نسخه را نزد داروخانه دیگری میبردند، داروخانه دار نتواند آن نسخه را تحویل دهد و فقط داروخانه خاص میتوانسته آن را بخواند و تحویل دهد.
راههای اثبات قصور پژشکی
واضح است که هر گونه ادعایی در هر دعوا و پروندهای باید بر اساس قانون و از راههای قانونی باشد و با ارائه ادله اثبات دعوا نزد محکمه به اثبات برسد. قصور پزشکی نیز از این قاعده و شیوههای فریبنده پیروی میکند. اثبات جرم قصور پزشکی در پرونده کیفری توسط نظریات کارشناسی پزشکی قانونی و کمیسیون نظام پزشکی علاوه بر سایر ادله و شواهد و قرائن انجام میشود.
به عنوان مثال بیمار کلیه برگهها و شواهد این که بیمار بوده را بر محتویات تحت درمان بودن خویش یعنی سابقه پرونده پزشکی خود را به همراه فیشهای واریزی به حساب دکتر یا اوراق مربوط به بستری بودن در بیمارستان و حتی تصاویر قبل از عمل و بعد از عمل خصوصاً در عملهای زیبایی مانند ابدومینوپلاستی و لیپوماتیک، را پیوسته و همراه شکایت از پزشک کرده و سپس بر اساس دستور مقام قضایی جهت معاینه و تعیین میزان قصور پزشکی و نوع و میزان آسیب وارده و بیماری جدیدی که به بیماری قبلی اضافه شده، ایجاد میشود و جرائم پزشکی قانونی دلالت میشود.
نکته: میزان و کمیت قصور پزشکی را خداده موجب تعیین درصد تقصیر و تعیین درصد دیهای است که پزشک متخلف بر عهده پرداخت مراجعی که میتوان در آن علیه دعوای پزشکی اقدام کند، میباشد.
در این موارد میتوان از پزشک طرح دعوا نمود و دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به جرائم و دعاوی پزشکی را دارند؛ عبارتند از:
1-داسرای انتظامی پزشکان واقع در سازمان نظام پزشکی: مرجع میباشد و رسیدگی به تخلفات پزشک را برعهده دارد.
2-محاکم عمومی دادگستری: مرجع رسیدگی به دعاوی پزشکی، زمانی که پزشک مرتکب جرم شده است.
3-شورای حل اختلاف ویژه امور بهداشت: در صورتی که میزان دیه کمتر از پنج میلیون تومان میباشد، شکایت از پزشک به این مرجع ارجاع داده میشود.
دادسرا شماره ۲۶ صلاحیت رسیدگی به جرائم پزشکی و کوتاهیهایی که به دلایل مختلف از جانب پرشک انجام میشود را بر عهده دارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید از وکلای مجموعه تهران وکیل کمک بگیرید. وکلای مجموعه تهران وکیل آمادهی خدمت رسانی به شما مشتریان عزیز میباشند. جلب رضایت شما مشتریان گرامی، هدف وکلای صاحب تجربه این مجموعه است؛ پس با اطمینان خاطر پروندههای خود را در این زمینه به وکلای تهران وکیل بسپارید و با شمارههای موجود در سایت تماس بگیرید.