در این مطلب به موضوع تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری اشاره شده است. شما می توانید در صورت نیاز به مشاوره حقوقی رایگان از طریق راههای ارتباطی با ما در تماس باشید
تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری
تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری به چه صورت است؟
کلیه آرای صادره که از شعب بدوی دیوان عدالت اداری، آراء قابل تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری هستند. نحوه ی تجدیدنظرخواهی در دیوان عدالت اداری، می تواند، به صورت حضوری یا از طریق سامانه ساجد، باشد و نکته حائز اهمیت مهلت تجدید نظر خواهی می باشد که برای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای اشخاص ساکن خارج از ایران، دو ماه از تاریخ ابلاغ است.
قید قابل تجدید نظر بودن آرای صادره از شعب دیوان در مواردی که رای صادره مطابق قانون قطعی است حقی برای محكوم عليه و از این حیث ایجاد نمی کند.
رای وحدت رویه شماره ۱۷ – مورخ ۱۳۶۵/۰۲/۲۲)
“نظر به تخصیص بند ۳ ماده ۱۱ قانون دیوان عدالت به صلاحیت دیوان به رسیدگی به شکایات استخدامی کارکنان دولت چنین استنباط می شود که شکایات مزبور به اعتبار موضوع از عداد شکایات مطروح علیه واحدهای مذکور در بند الف آن ماده خارج گردیده و چون طبق ماده ۱۸ قانون دیوان (مصوب ۱۳۶۰ ] آراء دیوان صرفا در مواردی که علیه واحدهای مذکور در بند الف ماده ۱۱ صادر می شود قابل تجدیدنظر و در سایر موارد قطعی است و با توجه به این که مقید نمودن احکام به قید قابل تجدیدنظر بودن در مواردی که رأی صادره مطابق قانون قطعی باشد حقی برای محکوم علیه از این حیث ایجاد نمی کند. رأی شعبه چهاردهم دیوان که بر مبنای این نظر صادر گردیده موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود.”
احتساب فاصله بین اقامتگاه تجدیدنظرخواه تا مقر ديوان و افزایش مهلت اعتراض بر اساس آن، مطابق با اصول و قواعد دادرسی و با استفاده از وحدت ملاک مقرر در ماده ۶۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی است.
رأی وحدت رویه شماره ۵۲ – مورخ ۱۳۷۳/۰۵/۱۵
۱. ماده مذکور مقرر میداشت: “احکام دیوان در موردی که علیه واحدهای مذکور در بند الف ماده ۱۱ صادر گردیده قابل تجدیدنظر شکلی است و در سایر موارد قطعی می باشد.” در خصوص رای وحدت رویه شماره ۱۷ مورخ ۱۳۶۵/۰۲/۲۲ هیأت عمومی دیوان باید خاطر نشان نمود که بعدها مجلس به موجب تفسير قانونی ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۷۱/۰۷/۰۱ مقرر داشت: “ماده واحده – آراء صادره از شعب دیوان عدالت اداری هر گاه علیه عناوین مذکور در قسمت الف باشند علی الاطلاق قابل تجدید نظر است و چنانچه له عناوین مذکور و یا له و عليه غير آن عناوین باشند قطعی و لازم الاجراء است. بر این اساس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در رأی وحدت رویه شماره ۲۰۱ و ۲۰۲ مورخ ۱۳۷۴/۱۲/۰۵ اشعار داشت: ” مستنبط از عبارات ماده واحده مزبور این است که در شکایات به طرفیت واحدهای دولتی آراء صادره علیه واحدهای مذکور در کلیه شقوق مندرج در ماده ۱۱ قانون دیوان عدالت اداری قابل اعتراض و تجدید نظر می باشد. بعدها به موجب ماده ۲ قانون اصلاح موادی از قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۷۸، ماده ۱۸ به شرح زیر اصلاح شد: “ارای شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین با قائم مقام یا وکیل و یا نماینده قانونی آنان قابل تجدیدنظر میباشد ”
تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری
٢. رأی مذکور بر اساس قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۶۰ صادر شده و در حال حاضر با تصویب قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قابل اجرا به نظر نمی رسد. در ماده ۶۵ قانون اخیر مقرر شده است:
“هر چند مهلت اعتراض نسبت به آراء غیرقطعی شعب دیوان به شرح ماده ۱۹ قانون دیوان عدالت اداری و ماده ۳۶ آیین دادرسی دیوان ده روز از تاریخ ابلاغ رأی تعیین شده و در مقررات فوق الذکر در خصوص احتساب فاصله بین اقامتگاه تجدیدنظرخواه تا مقر ديوان ذکری به عمل نیامده است، لیکن با عنایت به اصول و قواعد بدیهی و مسلم دادرسی در باب لزوم احتساب فاصله بین اقامتگاه تجدیدنظرخواه تا مقر مرجع تجدیدنظر و افزایش مهلت اعتراض بر اساس آن دادنامه شماره ۹۱۰ مورخ ۷۲۰۹.۹ هیأت تجدیدنظر دیوان که با استفاده از وحدت ملاک مقرر در ماده ۶۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی صادر شده و تقاضای تجدیدنظر را با احتساب فاصله در مهلت قانونی تلقی کرده است موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود.”
ماده ۶۵ – کلیه آراء شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین یا وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی آنها، قابل تجدید نظرخواهی در شعب تجدید نظر است. مهلت تجدید نظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران دو ماه از تاریخ ابلاغ است.”
۱. “مهلت دادخواست تجدید نظر ده روز از تاریخ ابلاغ حکم دیوان میباشد. تجدید نظر در هیأتی مرکب از رئیس کل با قائم مقام دیوان و شش نفر از رؤسای شعب دیوان به قید قرعه به عمل می آید. رأی اکثریت این هیأت قطعی است
تبصره – افزایش شعب تجدیدنظر موکول به پیشنهاد رئیس کل دیوان و تصویب ریاست قوه قضاییه میباشد. در این صورت اعضاء اصلی هیات از ۷ نفر به ۵ نفر تقلیل یافته و ریاست شعبه مذکور در غياب رئیس کل به ترتیب با قائم مقام دیوان و معاونت قضایی خواهد بود.”
ماده مذکور بعدها به موجب قنون اصلاح موادی از قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۷۸ اصلاح شد و با تصویب قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ که به موجب آن شعب تجدیدنظر منحل شدنده نسخ شدم
۲. “مهلت دادخواست تجدیدنظر ده روز از تاریخ ابلاغ حکم دیوان میباشد و پس از گذشت مدت، رئیس شعبه حکم صادر می نماید.” مقرره مذکور بعدها به موجب مصوبه اصلاح موادی از آیین دادرسی دیوان عدالت اداری اصلاح شده و به موجب آن، مهلت درخواست تجدیدنظر برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی تعیین شد. این مقرره در ماده ۴۰ آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۷۹ تکرار شد و بعدها با تصویب قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ و انحلال شعب تجدیدنظر دیوان، نسخ شد ،
تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری
۳. ماده ۶۱۵ – هر گاه اقامتگاه اصحاب دعوی خارج از مقر دادگاه باشد بر موعد قانونی نسبت به کسانی که اقامتگاه آنها در داخله کشور است از قرار هر سی و شش کیلومتر یک روز علاوه میشود. کسر از سی و شش کیلومتر در صورتی که کمتر از هیجده کیلومتر باشد به حساب نمی آید و اگر هیجده کیلومتر با زیادتر باشد یک روز برای آن منظور می شود و اگر اقاستگاه اصحاب دعوی در خارجه باشد و دو ماه و برای کشورهای دور مثل (امریکا خاور دور – اقیانوسیه) سه ماه است.
اگر به دنبال شماره تماس بهترین 1 می گردید می توانید با گروه تهران وکیل تماس گرفته ابتدا از مشاوره رایگان و تلفنی با مشاورین این مجموعه داشته باشید و در صورتی که بخواهید می توانید با تعیین وقت حضور پیدا کرده و با وکلای حقوقی و کیفری این مجموعه که متخصص در این زمینه می باشند مشاوره داشته باشید. همچنین برای مشاوره حقوقی با 1 می توانید با موسسه تهران وکیل در ارتباط باشید.
آیا احکام صادره علیه واحدهای دولتی علی الاطلاق قابل اعتراض و تجدیدنظر در هیأت تجدیدنظر دیوان هستند؟
احکام صادره علیه واحدهای دولتی علی الاطلاق قابل اعتراض و تجدیدنظر در هیأت تجدیدنظر دیوان است و رسیدگی شکلی در این هیات مستلزم احاله پرونده به مرجع بدوی در صورت نقض رأی نیست.
رأی وحدت رویه شماره ۲۰۱ و ۲۰۲ – مورخ ۱۳۷۴/۱۲/۰۵
“أولا، قانونگذار در تفسیر ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری در تبیین و تعیین آراء قابل تجدیدنظر و همچنین آراء قطعی شعب دیوان به شرح ماده واحده مصوب ۷۱۰۷.۱ چنین مقرر داشته است که «آراء صادره از شعب دیوان عدالت اداری هرگاه علیه عناوین مذکور در قسمت الف باشند على الاطلاق قابل تجدیدنظر است و چنانچه له عناوین مذکور و یا له و علیه غیر آن عناوین باشند قطعی و لازم الاجراء است»، مستنبط از عبارات ماده واحده مزبور این است که در شکایات به طرفیت واحدهای دولتی آراء صادره علیه واحدهای مذکور در کلیه شقوق مندرج در ماده ۱۱ قانون دیوان عدالت اداری قابل اعتراض و تجدیدنظر می باشد. بنابراین دادنامه شماره ۷۶۹ مورخ ۷۴.۱۲.۱۵ هیأت تجدیدنظر دیوان که متضمن این معنی میباشد موافق قانون تشخیص داده میشود.
تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری
ثانيا هر چند طبق قسمت آخر ماده ۱۸ قانون دیوان عدالت اداری احکام صادره علیه واحدهای دولتی قابل تجدیدنظر شکلی اعلام گردیده است و رسیدگی شکلي على الأصول مستلزم احاله پرونده به شعبه صادر کننده رأی معترض عنه و یا شعبه همعرض در صورت نقض رأی می باشد، لیکن قانونگذار حکمی در باب لزوم احاله پرونده به مرجع بدوی در صورت نقض رأى أن مرجع و همچنین قاعده ای در خصوص تعیین تکلیف رأي اصراری وضع نکرده و به شرح قسمت آخر ماده ۱۹ قانون مزبور رأی هیات تجدیدنظر را قطعی اعلام داشته است که عوامل و جهات فوق الاشعار منهم لزوم صدور رأی قطعی توسط
۱. رای مذکور در حال حاضر با تصویب قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ و متعاقبه آن. قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری منسوخ شده و به موجب صدر ماده ۶۵ قانون اخير،”کلبه آراء شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین یا وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی آنها قابل تجدیدنظرخواهی در شعبه تجديدنظر است.
تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری
هیأت تجدیدنظر در جهت تعیین تکلیف شکایت در صورت فسخ با نقض رأی چه وظایفی دارد؟
هیأت تجدید نظر در جهت تعیین تکلیف شکایت در صورت فسخ با نقض رأی شعبه بدوی تلقی شده و بر این اساس در آئین نامه دادرسی دیوان که به حکم ماده ۲۳ قانون توسط هیأت عمومی دیوان تهیه و به تصویب شورای عالی قضائی وقت رسیده است و لازم الاتباع می باشد مقرراتی در خصوص تأیید صلاحیت هیأت تجدیدنظر بشرح مذکور وضع و از جمله در مادتين ۴۰ و ۴۱ آئین دادرسی دیوان مقرر شده است که هیأت تجدیدنظر برای اتخاذ تصمیم می تواند نسبت به انجام تحقیقات یا اخذ توضیح از طرفین یا ملاحظه اسناد و مدارک اقدام و پس از تکمیل پرونده در صورتی که رأی بدوی را مطابق قانون تشخیص دهد آن را ابرام کند والا رأی مقتضی بر وفق قانون صادر می نماید و یکی از افراد اکثریت انشاء حکم خواهد نمود. بنابه جهات فوق الاشعار دادنامه شماره ۲۰۹ مورخ ۷۳۰۴.۱۳ هیأت تجدیدنظر دیوان که پس از فسخ دادنامه بدوی، مبادرت به انشاء رأی در جهت تعیین تکلیف شکایت نموده است صحيح و موافق مقررات مذکور شناخته میشود.”
مفاد ماده ۴۷ آیین دادرسی دیوان در خصوص تکلیف شعبه تجدیدنظر به صدور رأی مقتضی، مفید ضرورت رسیدگی به خواسته و تعیین تکلیف قطعی شکایت در مرجع تجدیدنظر است.
رأی وحدت رویه شماره ۱۷۴ – مورخ ۱۳۷۹/۰۵/۱۶)
“علاوه بر این که در ماده ۱۸ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۷۸/۲/۱
قاعده ای در باب احاله پرونده به شعبه بدوی در صورت نقض رأی بدوی وضع نشده است، اساسا مدلول ماده ۴۷ آیین دادرسی دیوان مصوب ۱۳۷۹/۲/۱۹ در باب تکلیف شعبه تجدیدنظر به صدور رأی
۱. “ماده ۱۸ – ارای شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین با قائم مقام با وکیل و یا نماینده قانونی آنان قابل تجدیدنظر می باشد. مهلت درخواست تجدیدنظر برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقيم خارج از کشور در ماه از تاریخ ابلاغ خواهد بود. هزینه دادخواست به دیوان در مرحله بدوی ده هزار (۱۰۰۰۰) ریال و در مرحله تجدیدنظر بیست هزار (۲۰۰۰۰) ریال می باشد.”
۲.”شعبه تجدیدنظر پس از رسیدگی و تکمیل تحقیقات با اعلام ختم رسیدگی ظرف یک هفته رای بدوی را در صورتی که مطابق قانون تشخیص دهد تایید والا با فسخ آن رای مقتضی صادر می نماید.”
تجدید نظرخواهی در دیوان عدالت اداری
مقتضی، مفید ضرورت رسیدگی به خواسته و تعیین تکلیف قطعی شکایت در مرجع اخیرالذکر است، بنابراین دادنامه شماره ۴۹۴ مورخ ۱۳۷۸/۷/۱۴. ۷۷۱ مورخ ۱۳۷۸/۹/۱۱ شعبه پنجم تجدیدنظر در حدی که متضمن این معنی است موافق اصول و موازین قانونی تشخیص و به استناد قسمت اخیر ماده ۲۰ قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.”
نتیجه گیری
در قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، شرایط طرح دعوا و نحوه رسیدگی به شکایاتی که به این مرجع ارجاع می گردد، مشخص و تعیین شده است.
همانگونه که در قانون آیین دادرسی مدنی و کیفری، قانون گذار، جهت جلوگیری از تضییع حق صاحبین دعوا، راههای اعتراض به آرای صادر شده، مانند تجدیدنظر خواهی را پیش بینی کرده، در قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری نیز آرا قابل اعتراض و تجدید نظرخواهی می باشند، نحوه و مراحل تجدیدنظرخواهی در دیوان عدالت اداری، مشخص شده است. بنابراین، هرگونه اعتراض به آرای دیوان، باید در چهارچوب این قانون صورت گیرد تا مورد پذیرش واقع شود.
حال ممکن است این سوال مطرح شود؛ روند رسیدگی به تجدیدنظر در دیوان عدالت اداری چگونه می باشد؟ در ماده 70 و 71 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، در این خصوص بیان می دارد: بر اساس ماده 70 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری،” چنانچه شعبه تجدید نظر، در رای بدوی، غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد، ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفین و یا از قلم افتادگی در آن قسمت از خواسته که به اثبات رسیده، اشکال دیگری ملاحظه نکند، ضمن اصلاح رای، آن را تایید می کند “.
همچنین به موجب ماده 71 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری ، در صورتی که شعبه تجدید نظر، ایراد تجدید نظرخواه را وارد نداند، رای صادر شده از مرحله بدوی را تایید یا ابرام می کند. اما اگر رای صادر شده را صحیح تشخیص ندهد، یعنی، اعتراض تجدید نظر خواه را وارد بداند، وارد رسیدگی ماهوی نسبت به پرونده شده و رای مقتضی را صادر خواهد کرد.
نکته: نتیجه رسیدگی به تجدیدنظرخواهی در دیوان عدالت اداری، ابرام رای یا نقض رای می باشد. ابرام، به معنای تایید رای صادر شده و عدم وارد بودن اعتراض تجدیدنظرخواه است و نقض، به معنای وارد دانستن اعتراض تجدیدنظرخواه، ورود به ماهیت دعوا و رسیدگی مجدد و صدور رای مجدد است.