دادنامه: ۳۵۸ مرجع رسیدگی شعبه ………. دادگاه خانواده ………………. خواهان : آقای علیرضا(زوج) خوانده : خانم رفيقه (زوج) خواسته: تنفيذ فسخ نکاح دائم بعلت بیماری “MS”
گردشکار: در این پرونده خواهان دادخواستی علیه خوانده تقدیم نموده که دادگاه با بررسی مجموع محتویات پرونده به شرح آتی مبادرت به صدور رای مینماید.
رأی دادگاه
در خصوص دعوی خواهان آقای علیرضا عليه خوانده خانم رفيفه با وکالت آقای ……. به خواسته تنفيذ فسخ نکاح به علت فریب در ازدواج به لحاظ کتمان حقیقت و عدم بیان بیماری MIS» خوانده، دادگاه با بررسی محتویات پرونده و دادخواست تقدیمی و منظمات آن و ملاحظه سند نکاحيه که رابطه و علقه زوجیت اصحاب دعوی را محرز می نماید و خواهان پیرامون دعوی مطروحه خویش چنین توضیح داده است که در تاریخ ۱۳۸۱/ ۸ / ۲۹ با خوانده عقد نکاح دائم منعقد نمودیم و سه هفته بعد از عقد از طریق همسرم و خانواده اش متوجه شدم که بیماری دارد ولی نوع بیماری را به من نگفتند و بعدا متوجه شدم که بیماری وی ،MIS می باشد و هفت ماه بعد از عقد زندگی مشترک را شروع نمودیم و چند ماه بیشتر زندگی مشترک نداشتیم و چون همسرم قبل از عقد نکاح مبتلا به بیماری MS بوده و به من اطلاع نداده و با این کتمان موجبات فریب در ازدواج را فراهم نموده فلذا تقاضای نخ نکاح را نموده است و خوانده و وکیل وی در دفاع از دعوی مطروحه اظهار داشته اند که بیماری قبل از عقد به اطلاع خواهان رسیده و حسب اقرار خودش سه هفته بعد از عقد از بیماری مطلع شده و اگر قانونأ حق فسخی برای وی منصور می برد و نامبرده قصد و نیت فسخ را داشت به لحاظ فوری بودن خیار فسخ هفت ماه بعد از عقد زندگی مشترک را شروع نمی کرد و عمل مواقعه صورت نمی پذیرفت و موجبات باردار شدن نیز فراهم نمیگشت (خوانده با انجام آزمایش و سونوگرافی باردار میباشد) و تقاضای رد دعوی خواهان را نموده است، دادگاه در خصوص نوع بیماری و اینکه آیا بیماری مزبور می تواند جزء زیر مجموعه بیماری هایی باشد که به موجب آنها بتوان نکاح را فسخ کرد و پاسخ واصله از پزشکی قانونی مرکز به شماره ۱۳۱/ ۴۹۹۷ مورخ ۱۳۸۳/ ۲۸ حکایت از آن دارد که خوانده قبل از عقد نکاح مبتلا به بیماری N1S (مولنل اسکروزیس) بوده است و از لحاظ بیماری در وضعیت فروکش است و در حال اناقه به سر می برد و در صورت نمود و شدت هم مشکلی از حبت زندگی مشترک و زناشوئی و فرزند بوجود نمی آورد بنابراین صرفنظر از آنکه خواهان در زمان اطلاع از بیماری خوانده وفق ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی قورة اقدام به استفاده از حق فسخ خود ننموده و پس از حدود هفت ماه اطلاع از بیماری زندگی مشترک را شروع کرده و چند ماه هم زندگی مشترک استمرار داشته و سپس اندام برای نسخ نموده و رعایت فوری بودن خیار فسخ را نکرده است لکن با عنایت به اینکه عیوب زن مندرج در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی که موجبات حق فسخ برای مرد خواهدبود بصورت حصری بیان گردیده و تمثیلی نمی باشد و هر بیماری را نمی توان به آنها تعمیم داد و عیوب دیگری را به آنها اضافه کرد و موجبات فخ را فراهم نمود و اصولا چنانچه حتی عیوب مندرج در قانون موضوع ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی که حق فسخ برای آنها در نظر گرفته شده با دانش پزشکی و | درمان و عمل جراحی و غیره از بین برود حق فسخ مبنای خود را از دست خواهد داد زیرا که حق فخ برای جلوگیری از ضرر طرف مقابل است در حالیکه بیماری MS چنین شرایطی | را ندارد هر چند که اصلا جزء عيوب حصری ماده فوق الذکر هم نمی باشد لذا با توجه به نظریه | پزشکی قانونی که با درمان و مدارا قابل کنترل می باشد و برای زندگی مشترک حتی در حال عود و شدت مشکل، ضرری در بر نخواهد داشت بنابراین با توجه به مراتب فرق دعری خواهان غیر وارد تشخیص و حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید رأی دادگاه حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه محترم تجدیدنظر استان ….. می باشد
رئیس شعبه …… دادگاه خانواده ……….
تذكار:
مطابق ماده ۱۱۳۱ ق.م. (خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع بعلت نخ، نکاح رانغ نکند خبار او ساقط می شود….) و چون حسب مدلول استعلام زوج بعلت ایماری / جنون ا زوجه (یا بلعکس)بدوا تقاضای فسخ نکاح را نموده و پس از طرح دعوی در دادگاه با یکدیگر صلح و سازش کرده اند و اکنون نیز با هم زندگی می کنند لذا تقاضای فسخ نکاح بعدی هر یک از زوجین با فوریت خیار فسخ نکاح مغایرت دارد و این موضوع در صورتی صحیح است که سازش طرفين منضمن انصراف از دعوی نسخ باشد، ولی اگر سازش ! منضمن انصراف از فسخ نکاح نباشد و رسیدگی به دعوی نخ پیگیری شده باشد رسیدگی به أن لازم است. (ر.ک ) نظریه مشورتی شماره ۷/ ۷۹۳۹ مورخ ۸۲/ ۱۰ / ۲۳
برای ارتباط با 1 به صفحه فوق مراجعه نمایید.
جدول خلاصه: تایید و تنفیذ فسخ نکاح
موضوع | شرح | نکات کلیدی |
---|---|---|
فسخ نکاح | انحلال عقد نکاح به دلیل وجود عیوب و موانع در زمان عقد | بطلان عقد از ابتدا |
تایید فسخ نکاح | تصدیق و تایید رسمی فسخ نکاح توسط مراجع قانونی | ثبت رسمی و قانونی |
تنفیذ فسخ نکاح | قبول و تایید فسخ نکاح توسط طرفین عقد | رضایت طرفین ضروری است |
اثبات فسخ نکاح | ارائه مدارک و مستندات لازم برای اثبات فسخ نکاح | اهمیت مدارک و گواهی ها |
پیامدهای فسخ نکاح | تعیین تکلیف حقوق مالی و حضانت فرزندان | ملاحظات حقوقی و قانونی |
پرسش و پاسخ متداول
سوال: تفاوت بین تایید و تنفیذ فسخ نکاح چیست؟
تایید فسخ نکاح توسط مرجع قانونی صورت می گیرد، در حالی که تنفیذ آن به معنای قبول و تایید فسخ توسط خود زوجین است. تایید قانونی برای ایجاد قطعیت در فسخ ضروری است.
سوال: آیا برای فسخ نکاح همیشه نیاز به تایید و تنفیذ است؟
خیر. در برخی موارد، فسخ نکاح به صورت خودکار و بدون نیاز به تایید و تنفیذ رسمی صورت می گیرد. اما برای قطعیت و جلوگیری از اختلافات، معمولا تایید قانونی ضروری است.
سوال: چه مدارکی برای تایید فسخ نکاح لازم است؟
مدارک لازم بسته به نوع فسخ و مرجع رسیدگی کننده متفاوت است اما به طور کلی شامل شناسنامه، سند ازدواج، و مدارک مربوط به دلیل فسخ می باشد. بهتر است از مشاوره حقوقی برای اطمینان از ارائه مدارک کامل استفاده شود.
سوال: چه مرجعی مسئول تایید فسخ نکاح است؟
در ایران، دادگاه خانواده مسئولیت تایید و رسیدگی به دعاوی فسخ نکاح را بر عهده دارد.
نتیجه گیری و سخن نهایی
تایید و تنفیذ فسخ نکاح، مراحل قانونی مهمی برای انحلال رسمی عقد نکاح هستند که از بروز اختلافات و ابهامات حقوقی جلوگیری می کنند. درک صحیح تفاوت میان این دو مفهوم و ارائه مدارک لازم به مراجع قانونی، برای تعیین تکلیف حقوقی و مالی زوجین و فرزندان ضروری است. مراجعه به وکیل متخصص در امور خانواده برای دریافت مشاوره حقوقی در این زمینه بسیار توصیه می شود.
بدون دیدگاه