مصادیق جرم خیانت در امانت، قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در ماده ی 674 که در حال حاضر عنصر قانونی جرم خیانت در امانت را تشکیل می دهد ، اشعار می دارد : (( هرگاه اموال منقول یا غیر منقول یا نوشته هایی از قبیل سفته وچک و قبض و نظایرآن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هرکار با اجرت یا بی اجرت به کسی داده شده و بنا براین بوده است که اشیاء مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که ان اشیاء نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. ))
سپرده شدن مال برای هر کار با اجرت یا بی اجرت یا بر اساس عقدی که بین امین و صاحب مال یا متصرف مال منعقد شده باشد ، مبنای تحقق جرم خیانت در امانت است .
وجه حاصل از فروش مالی که به امین سپرده شده است یا وجه حاصل از نقد کردن چک سپرده شده و یا عواید و منافع حاصل از مال سپرده شده نیز به تبع خود مال ، سپرده شده به امین محسوب می شود .
برای مثال اگر کسی اتومبیل خود را به دیگری بدهد تا آنرا بفروشد و وجه حاصل از فروش را مسترد داشته یا به مصرف معینی برساند ، تصاحب وجه حاصل از فروش موجب تحقق جرم خیانت در امانت خواهد شد.
در خصوص تحقق جرم خیانت در امانت باید به این نکته اشاره کرد که سپرده شدن عین اموال به طور مستقیم ضرورتی ندارد، بلکه اموال ممکن است به اعتبار سپرده شدن کلید محلی که آن اموال در آن قرار دارند به شخص امین ، سپرده شده ی به وی محسوب می شود ، بنابراین کسی که کلید اتومبیلی یا خانه ی خود را به دیگری می دهد یا مسافری که کلید اتاق خود را به هتلدار می سپارد در واقع با این کار ، اتومبیل و یا اثاثیه و لوازم داخل خانه یا اتاق را به وی می سپارد در نتیجه ارتکاب رفتار خائنانه نسبت به اتومبیل یا اثاثیه و لوازم توسط دریافت کننده ی کلید موجب تحقق جرم خیانت در امانت می گردد.
در عقودی مثل قرض که در آن رد تملک در مقابل تعهد به رد مثل )) صورت می گیرد ، یعنی مال به قرض گیرنده تملک شده و وی متقابلا متعهد می گردد که مثل آنرا از حیث تعداد و جنس و وصف به مقرض رد نماید، ارتکاب جرم خیانت در امانت توسط قرض گیرنده قابل تصور نمی باشد زیرا هر گونه تصرف وی در مالی که قرض کرده است تصرف در مال خودش است.
( مصادیق جرم خیانت در امانت ) در صورتی که امین، مالک عین مالی که به وی سپرده شده است باشد ، تصاحب مال توسط وی را نمی توان خیانت در امانت دانست. برای مثال هرگاه مرتهن عین مرهونه را برای مدت کوتاهی به راهن بسپارد تا مجددا انرا از وی باز پس گرفته و به عنوان وثیقه ی دین تا تادیه ی کامل دین نزد خود نگاه دارد ولی راهن از استرداد مال مرهون خودداری کند وی را نمی توان مرتکب جرم خیانت در امانت دانست.
اگر امین اقدام به مصرف دارو یا پوشیدن لباس یا استفاده از اتومبیلی که به وی سپرده شده است ( مصادیق جرم خیانت در امانت ) بنماید و بنا بر نگهداری و عدم استعمال آنها باشد و امین در استعمال این اموال سوء نیت ورود ضرر به صاحب مال را داشته باشد موجب تحقق جرم خیانت در امانت می شود. اگر موضوع جرم خیانت در امانت عین مال یا وسیله ی تحصیل مال نباشد این جرم مصداق پیدا نمی کند برای مثال اگر آنچه که نزد دیگری سپرده می شود، اسرار زندگی یا اسرار راجع به اختراع سپارنده، فرزند وی ، یک نامه یا عکس های خانوادگی یا هر چیز دیگری که عنوان مال به آن صدق نمی کند، باشد در این صورت وقوع خیانت در امانت قابل تصور نخواهد بود . اگر شوهر بعد از انحلال نکاح، از استرداد آنچه که از جهیزیه زوجه باقی مانده امتناع نماید جرم خیانت در امانت مصداق پیدا نمی کند چرا که جهیزیه مورد استفاده ی خانواده قرار می گیرد و به هیچ وجه نمی توان زوج را امانت دار جهیزیه تلقی کرد و عنصر سپردن در این مورد وجود ندارد. لذا این موضوع عنوان جزایی ندارد و فقط از طریق حقوقی قابل مطالبه است .
برای دریافت مشاوره حقوقی کیفری توسط وکیل کیفری به صفحه فوق مراجعه نمایید یا با کارشناسان مشاوره حقوقی ما در ارتباط باشید.
1 دیدگاه
در مورد پست هم کاش می فرمودید.
من به یک شرکت پستی، کالایی را به امانت سپرده ام که تحت قرارداد آنرا به گیرنده برساند. اما شرکت پست، آن را معدوم می کند؛ یا آنرا با تأخیر بسیار زیاد در آدرس گیرنده تحویل می دهد. از این منظر با توجه به مراتبی که تشریح فرمودید، قابلیت طرح دعوی کیفری با عنوان خیانت در امانت صدق می کند یا خیر؟ با تشکر