قرابت سببی

- قرابت سببی

در این مطلب به موضوع قرابت سببی اشاره شده است. شما می توانید در صورت نیاز به مشاوره حقوقی رایگان از طریق راههای ارتباطی با ما در تماس باشید.

 

1 - قرابت سببیقرابت سببی

قرابت چیست

یکی ازمفاهیمی که درمباحث حقوق خانواده و ارث مطرح می شود،مفهوم « قرابت » می باشد. که درلغت به معنای خویشاوندی است ورابطه ای است که دو شخص را به طورمستقیم مانند مادرو فرزند یاغیرمستقیم وباواسطه فرددیگری مانند خواهران وبرادران به یک دیگر پیوند می دهد.

انواع قرابت

قرابت درقانون مدنی، به سه نوع تقسیم می گردد: قرابت نسبی، قرابت سببی وقرابت رضاعی. قرابت سببی که ازآن به قرابت مصاهره درقانون مدنی نیز نام برده اند،رابطه خویشاوندی ای است که به واسطه عقد ازدواج برقرارمی شود وبستگان نسبی هریک اززن وشوهر،خویشان سببی طرف مقابل محسوب می شوند وهمان درجه ای که درقرابت نسبی داشته اند رادرقرابت سببی حفظ می کنند وخویشان سببی دوطرف، قرابت سببی با یکدیگرنخواهند داشت ودامنه قرابت سببی ازاین حد فراترنمی رود وبدین جهت شوهران دو خواهرکه درعرف باجناق نامیده می شوند،هیچ گونه قرابت سببی با یکدیگر ندارند که از لحاظ حقوقی منشاء اثرباشد. قرابت سببی دارای آثار مهمی می باشد که لزوم بررسی دقیق این نوع از قرابت را ایجاب می کند.

  • ارث بردن زن وشوهر از یکدیگر
  • ممنوعیت ازدواج

مهم ترین اثر در رابطه میان زوج و زوجه چیست

مهم ترین اثر در رابطه میان زوج و زوجه، ارث زوجین از یکدیگر می باشد.

درقانون ایران نسب و سبب ازموجبات ارث می باشد وتنها اشخاصی که به موجب سبب ارث می برند وچنانچه نوع نکاح واقع شده میان زن و شوهر،نکاح دائم باشدوهریک ازآنها که درحین فوت دیگری زنده باشد ازیکدیگرارث خواهند بردوطرفین عقد ازدواج را با تکالیف ومحدودیت هایی مواجه می کند، ازجمله اینکه مرد ملزم به پرداخت مهریه، نفقه وسایر حقوق مالی به زن بوده و زن نیز باید آثارریاست همسرخود برخانواده من جمله حق تعیین محل سکونت رابپذیرد وخویشاوندان سببی دیگردرمقابل همدیگر حقوق وتکالیفی ازجهت مالی ندارندوبه عبارتی بین اقارب سببی به استثنای زن وشوهرکه ازیکدیگر ارث می برند وبه زن مهریه ونفقه تعلق می گیرد،هیچ گونه رابطه مادی ومالی به وجود نمی آید به طور مثال پدرومادرزن یا مردازداماد وعروس خودارثی نمی برندوعروس یا داماد نیزازآنها ارثی نخواهد برد.

2 - قرابت سببیقرابت سببی

موارد ممنوعیت نکاح به دنبال قرابت سببی

  • کسانی که نکاح با آنان عینا ممنوع است، یعنی به محض ایجاد قرابت، حرمت ابدی تحقق می‌یابد؛ مانند مادر زن.

براساس ماده 1047 قانون مدنی نکاح بین اشخاص ذیل به واسطه مصاهره ممنوع دائمی است.

۱) بین مرد و مادر و جدات زن از هر درجه که باشد اعم ازنسبی و رضاعی.

۲) بین مرد و زنی که سابقا زن پدر و یا زن یکی ازاجداد یا زن پسر یا زن یکی ازاحفاد او بوده است هر چند قرابت رضاعی باشد.

۳) بین مرد با اناث ازاولاد زن ازهردرجه که باشد ولو رضاعی مشروط براینکه بین زن وشوهر زناشویی واقع شده باشد.

مصاهره درلغت به معنای دامادی وازدواج است ومرد هیچ گاه نمی تواند با افرادی که درماده به انها اشاره شده است وبه اصلاح محارم هستند،ازدواج نماید حتی اگرهمسرش راطلاق دهد ویا فوت نماید حرمت بین انها ابدی است ودرصورت ازدواج نکاح انها باطل است.

براساس قانون مدنی یکی ازموانع نکاح، وجود خویشاوندی یاقرابت سببی است ونمی توانند با هم ازدواج کنندونکاح میان آنها حرام است .

در مورد قرابت سببی ازحیث ایجاد حرمت درنکاح، تفاوتی بین نکاح دائم و موقت وجود ندارد و کسانی که نکاح با آنان به موجب قرابت سببی ممنوع شده است، به سه دسته ذیل قابل تقسیم هستند:

کسانی که نکاح با آنان به موجب قرابت سببی ممنوع شده است چند دسته هستند

  • کسانی که نکاح آنان جمعا ممنوع است، یعنی نکاح بر فرض وجود و بقای قرابت ممنوع است، مانند خواهر زن ومنع نکاح با خواهرزن تا زمان انحلال نکاح با خود اوباقی است وتا پایان عده طلاق رجعی ازبین نمی رودواگرمردی با وجود داشتن زن با خواهراوازدواج کند ازدواج دوم باطل است واگرهردو ازدواج همزمان صورت گیرد،هردوباطل است.
  • کسانی که نکاح آنان بدون اذن همسرممنوع است،مانندازدواج با دختربرادرزن یا دخترخواهرزن

درازدواج دائم،مردباید علاوه برزن ،اجازه ی دادگاه راهم تحصیل نماید ودرصورت ازدواج بدون اجازه همسربراساس نظریه شمارزیادی از فقهای متاخر،قرارداد ازدواج دوم غیرنافذوصحت ان منوط به اجازه زن است واگراجازه ندهد باطل است.

براساس ماده 1055 قانون مدنی،احکام محارم سببی،شامل نزدیکی به شبهه وزناهم می شودکه مقررمی دارد نزدیکی به شبهه وزنا اگر سابق برنکاح باشد ازحیث مانعیت نکاح درحکم نزدیکی با نکاح صحیح است ولی مبطل نکاح سابق نیست.

3 - قرابت سببیقرابت سببی

شهادت اقربای سببی در دادگاه 

یکی ازادله اثبات دعوا مطابق قانون،شهادت می باشد که درروشن شدن حقایق دعوا نقش قابل ملاحظه ای ایفا می کند اما براساس قانون سابق ،یکی ازموانع شهادت دردعوا، داشتن قرابت نسبی یا سببی بود تا شاهد در بیان حقایق تردید به خود راه ندهد البته در قانون فعلی این مانع برداشته شده است و شهادت آنها تنها زمانی می تواند دارای اشکال باشد که این رابطه خویشاوندی براساس بندهای ج و چ ماده ۱۷۷ قانون مجازات اسلامی ( ذینفع نبودن درموضوع ونداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آنها) موثرباشد.

قرابت به رابطه خویشاوندی اطلاق می شود که ممکن است در اثر نکاح، خون و یا رضاع به وجود آمده باشد. بنابراین، قرابت به سببی، نسبی و رضاعی تقسیم می شود. در این مبحث، مفهوم و آثار حقوقی قرابت سببی مورد بررسی قرار می گیرد.

در صورت نیاز به 1 می توانید در هر ساعت از شبانه روز با موسسه تهران وکیل تماس حاصل فرمایید. همچنین می توانید به منظور دریافت 1 در ساعات غیر اداری از طریق راه های ارتباطی موجود در وب سایت اقدام فرمایید و همچنین در صورت نیاز نسبت به دریافت مشاوره حقوقی ار طریق واتساپ نیز اقدام فرمایید.

گفتار نخست – مفهوم قرابت سببی

قرابت سببی قرابتی است که در اثر ازدواج به وجود می آید و به موجب آن زن و شوهری به سبب نکاح با هم و با اقربای نسبی هم رابطه خویشاوندی پیدا می کنند. اینکه زن و شوهر در اثر ازدواج خویش هم محسوب می شوند، بدیهی به نظر می رسد. در اثر همین رابطه خویشاوندی است که زن و شوهر از هم ارث می برند (مواد ۸۹۱ و ۸۹۶ ق.م). به علاوه، اقربای نسبی هر یک از همسرها خویشاوند سیبی همسر دیگر به شمار می آیند. مطابق ماده ۱۰۳۳ (ق.م): «هر کس در هر خط و به هر درجه که با یک نفر قرابت نسبی داشته باشد، در همان خط و به همان درجه، قرابت سببی با زوج با زوجه او خواهد داشت. بنابراین، پدر و مادر زن یک مرد، اقربای درجه اول آن مرد و برادر و خواهر شوهر یک زن از اقربای سبیی درجه دوم آن زن خواهند بود. لازم به ذکر است که در مواد ۱۰۳۲ و ۸۹۲ (ق.م) به تبعیت از فقه اسلامی، اقربای نسبی در سه دسته طبقه بندی شده اند که به هر یک از دسته ها «طبقه» اطلاق شده است. بنابراین، خویشاوند نسبی، ممکن است، از طبقه اول یا دوم و یا سوم باشد. هر طبقه نیز دارای در جانی است. به عنوان مثال، پسر برای پدرش خویشاوند درجه یک از طبقه اول است. ولی نوه خویشاوند درجه دو از طبقه اول است. در ماده ۱۰۳۳ (ق.م) قانونگذار از طبقه، ذکری به میان نیاورده است و از «خط» و «درجه» سخن به میان آورده است. علت چنین تمایزی در این است که در فقه اسلامی، تعیین وراث متوفی مستلزم تعیین طبقات است و به عبارتی تقسیم ترکه متوفي، مستلزم تعيين طبقات سه گانه است تا معلوم شود، وراث متوفی در کدام یک از طبقات سه گانه قرار دارند.

11 - قرابت سببیقرابت سببی

زیرا، با وجود وارثی از طبقه پیشین، وارئی از طبقه بعدی ارث نمی برد. مثلا اگر حتی از طبقه اول وارثی وجود داشته باشد، کسی از طبقه دوم ارث نمی برد. ولی در مورد اقربای سببی جز در روابط زوجین رابطه توارثی برقرار نمی شود تا از طبقه بندی خویشاوندان سببی سخن به میان آید. از این رو، می توان گفت، مقصود از «خطه رابطه خویشاوندی طولی و عرضی است و مقصود از درجه» در این ماده هر پله از رابطه خویشاوندی موجود در خط طولی و یا در خط عرضی است. بر این اساس، پدر و مادر زن خویشاوند درجه یک، برادر و خواهر زن خویشاوند درجه دو، عمو و عمه و دایی و خاله زن خویشاوند درجه سه شوهر آن زن، به شمار می آیند. همچنین خواهرزاده و برادرزاده زنه خویشاوند درجه سه، پسر عمو، پسر عمه، پسردایی و پسر خاله زن خویشاوند درجه چهار شوهر آن زن بشمار می آیند.

گفتار دوم – آثار قرابت سببی

قرابت سببی دارای پاره ای آثار حقوقی در موضوع توارث، ازدواج، قضاوت، داوری، اجرای احکام و کارشناسی است که به ترتیب مورد بررسی قرار می گیرد.

بند نخست – توارث

از میان اقارب سببی فقط زوجین از همدیگر ارث می برند. یعنی اگر زن فوت کند، شوهر از او ارث می برد و اگر مرد فوت کند، همسرش از او ارث میبرد. بنابراین، قرابت سببی فقط در روابط زوجین اثر مالی دارد و نسبت به سایر اقارب هیچ گونه اثر مالی دیگری در بر ندارد. سایر اقربای سببی نظیر پدر زن، مادر زن، پدر شوهر، مادر شوهر و … از عروس یا داماد خود که با او قرابت سببی دارند، ارث نمی برند و اگر در میان اقارب سببی یکی فقیر و دیگری متمکن باشد، فقیر حق مطالبه نفقه از خویشاوند سببی متمکن ندارد.

بند دوم – ازدواج

قرابت سببی باعث حرمت نکاح با اقارب سببی می شود. البته، حرمت نکاح در میان اقارب سببی در شرایط یکسانی واقع نمی شود. از حيث تأثیر قرابت سببی بر حرمت نکاح اقربای سیبی را می توان در چهار دسته قرار داد:

تأثیر قرابت سببی بر حرمت نکاح اقربای سببی 

دسته اول اقربایی هستند که با وقوع عقد نکاح حرمت نکاح برای همیشه بین آنان ایجاد می گردد، به نحوی که حتی بعد از انحلال نکاح، این حرمت تداوم می یابد. مانند مادر و ج دات مادر زن که برای همیشه بر شوهر آن زن حرام می شوند و همچنین عروس که برای همیشه بر پدر شوهر آن زن حرام می شود

دسته دوم اقربایی هستند که اگر بعد از ازدواج، میان زوجین مواقعه ای صورت گیرد، حرمت نکاح را در پی دارد. مانند اولاد اناث زنی که با دیگری ازدواج کرده است. اگر نکاح این زن با شوهرش قبل از مواقعه منحل شود، شوهر مزبور می تواند با دختر با نوه با نتیجه آن زن، ازدواج کند. این در حالی است که اگر قبل از انحلال نکاح، مواقعهای روی می داد، چنین نکاحی ممنوع بود.

دسته سوم اقربایی هستند که موقتا نکاح با آنان جایز نیست، ولی با انحلال نکاحي که باعث چنین ممنوعیت موقتی شده است، نکاح با آنان مجاز می شود. خواهر و با خواهران زن از جمله این اثر با هستند. بنابراین، مادامی که نکاح منحل نشده است، مرد نمی تواند با خواهر زن خود ازدواج کند. ولی اگر نکاح او با همسرش منحل گردد می تواند با خواهر زن سابق خود ازدواج کند

دسته چهارم اقربایی هستند که ازدواج با آنها مقيد به اذن زوجه است و اگر چنین اذنی داده نشود، ازدواج با آنها نافذ نمی باشد. البته اگر بعد از عقد، زوجه، آن ازدواج را تنفیذ کند، آن نکاح نافذ می شود. خواهرزاده زن و شو؛ خواهر زن و همچنین برادرزاده زن و نوه برادرزن از جمله این اقربا هستند. بنابر این، به عنوان مثال، اگر مردی بخواهد با برادرزاده با خواهرزاده زن خود ازدواج کند باید از همسر خود کسب اذن کند

21 - قرابت سببیقرابت سببی

بند سوم – قضاوت

قضاوت عادلانه، در گرو بی طرفی قاضی است. بنابراین، لازم است، نظام قضایی، هر عاملی را که باعث از بین رفتن بی طرفی قاضی می شود، از میان بردارد و دادرسی را بر اصولی مبتنی سازد که در آن شانبه جانبداری قاضی از یکی از اصحاب دعوا وجود نداشته باشد. به همین دلیل است که در بند الف ماده ۹۱ (ق.آ.د.م) داشتن انرابت نبی و سببی با درجه سوم از هر طبقه بین دادرم با یکی از اصحاب دعواه را از موارد رد دادرسی قلمداد کرده است و به طرف دعوا که بیم دارد، قاضی نتواند با وجود چنین قرابتی، بی طرفی خود را حفظ کنده من داده است، ایراد رد دادرس مطرح کند، تا قاضی که در مظان جانبداری است، به دعوای او رسیدگی نکند و حل آن اختلاف، به قاضی دیگری سپرده شود. لازم به ذکر است که قرابت سببی دارای طبقات نیست و همچنان که گفته شد، در قرابت سببی اقربا به صورت درجه تقسیم بندی می شود. بنابراین در خصوص اقربای سیبی، اقربایی سببی تا درجه سوم مشمول ایراد رد دادرس می شوند و اگر این اقربا در درجه چهار یا بیشتر از آن قرار گیرند، مشمول ایراد رد دادرس نمی شوند.

بند چهارم – کارشناسی

کارشناس که در احراز امور موضوعی دعوا به دادرسی کمک می کند، نقش بسیار مهمی در دادرسی ایفا می کند. حتی در بعضی موارد، بار اصلی دادرسی را او به دوش می کشد و دادرس بر اساس اظهارنظر او تصمیم نهایی را اتخاذ می کند. بنابراین، بی طرفی کارشناس در ارائه نظریه کارشناسی، در دادرسی عادلانه، بسیار موثر خواهد بود و اگر چنین بی طرفی تضمین نگردد، این نگرانی در نزد اصحاب دعوا وجود خواهد داشت که با جانبداری کارشناسی از یکی از اصحاب دعوا رسیدگی به دعوا از جریان عدالت خارج شود. به همین منظور در ماده ۲۹۱ (ق.آ.د.م) به ایراد رد کارشناس اشاره شده است و بر اساس قسمت اخیر همین ماده، ایرادات رد کارشناس همان ایرادات رد دادرس شناخته شده است. لذا در جایی که کارشناس، قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه با یکی از اصحاب دعوا داشته باشد باید از رسیدگی امتناع کند و طرف دعوایی که از چنین قرابتی بیمناک شده است، می تواند به آن ایراد کند. بنابراین، قرابت سببی نیز در رد کارشناس مؤثر واقع شده است.

بند پنجم – داوری

در مواردی که اصحاب دعوای حقوقی، در حل و فصل اختلاف از طریق داوری، بر داوری شخص خاصی توافق مینمایند یا هر یک از آنان طبق قرارداد داوری اختیار تعیین داور اختصاصی خود را دارند، قرابت نسبی و یا سببی محدودیتی در تعیین داور ایجاد نمی کند. ولی در تعیین داور به توسط دادگاه محدودیت هایی وجود دارد. مطابق ماده ۶۹۹ (ق.آ.د.م): «دادگاه نمی تواند اشخاص زیر را به سمت داور معین نماید، مگر با تراضی طرفين……………..

. ۳- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند. … 5- کسانی که خود با همسرانشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند. 1. کسانی که با یکی از اصحاب دعوا با با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا دارند، در گذشته باحال دادرسی کیفری داشته باشند. ۷. کسانی که خود با همسرانشان و یا یکی از اقربای سیبی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او با یکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا یکی از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دادرسی مدنی دارند…………

31 - قرابت سببیقرابت سببی

. بند ششم – اجرای احکام

در اجرای احکام مدنی نیز برای اجرای بی طرفانه حکم، به ذی نفع اختیار داده شده است تا بر صلاحیت مأمور اجرای احکام، ایراد کند و به دلیل اینکه با طرف دیگر حکم قرابت سببی دارد، مانع از اجرای حکم به توسط او شود. مطابق ماده ۱۸ (ق.ا.ا.م): مدیران و دادورزها (مأمورین اجرا) در موارد زیر نمی توانند قبول مأموریت نمایند:

1- امر اجرا راجع به همسر آنها باشد.

۲- امر اجرا راجع به اشخاصی باشد که مدیر و یا دادورز (مأمور اجرا) با آنان قرابت نسبی یا سبی تا درجه سوم دارد………….

4- وقتی که امر اجرا راجع به کسانی باشد که بین آنان و مدیر یا دادورز (مأمور اجرا) یا همسر آنان دعوی مدنی با کیفری مطرح است………….

به کیفیت این محتوا امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *